چند دقیقه اینترنت

یک - صبح ها قبل از ساعت پنج و چهل دقیقه هیچ کافی نتی نزدیک خونه ما باز نیست.

دو – شبها بعد از ساعت ده هیچ کافی نتی اطراف خونه ما باز نیست.

سه – توی خونه هیچ نوع خط تلفنی یا آنتن وایمکسی نیست.

چهار – توی محل کار اولم تا دو هفته پیش ظهر ها نیم ساعت اینترنت وصل بود که به طور کامل قطع شد.

پنج –  توی محل کار دومم که وقت سر خاراندن ندارم هیچ دسترسی به اینترنت نیست.

شش –  توی محل تدریسم هیچ دسترسی به اینترنت نیست.

هفت – از وقتی وبلاگ کم خواننده من روی غلتک افتاد همیشه غیر از خود وبلاگم خواننده هایش هم برای من مهم بوده و هستند و خواهند بود. خواننده هایی که مدت زیادی است یا سر نمی زنند و یا سر می زنند و من بی خبرم. یا وبلاگشان را رها کرده اند. یا وبلاگشان فیلتر شده است. یا ... چند وقتی است این بیخبری دوطرفه شده. من هم وقت زیادی برای وبلاگم ندارم. امیدوارم هر کجا هستید سر بلند و پیروز باشید.

هشت – شرمنده از دوستانی هستم که به اینجا سر می زنند و می بینند نوشته جدیدی نوشته نشده

نه – یه موبایل دارم که در شش سال اخیرهمراه من زیاد زمین خورده و شوت شده و شکسته و ... . اگر هیچ دسترسی به هیچ اینترنتی نباشه موبایلم هست. ولی خب تایپ کردن و یه گوشه نشتسن و سر در موبایل فرو بردن سخته.

مچتو گرفتم. تو که به نت دسترسی نداری این مطلبو چطوری منتشر کردی؟ یکی از همکاران چند دقیقه اینترنتشو به من قرض داد. رفت تا سال دیگه.